معنی از رشته های دو و میدانی
حل جدول
پرتاب نیزه
از رشته های دو و میدانی
پرش ارتفاع
از رشته های ورزش دو و میدانی
امدادی
از رشته های ورزشی دو و میدانی
پرش ارتفاع
رشته دیگری در دو و میدانی
پرتاب نیزه
از شاخههای دو و میدانی
پرش سه گام
از مسابقات دو و میدانی
ماراتون
از رشتههای دو و میدانی
پرتاب دیسک
جنس پیست دو و میدانی
تارتان
پرشی در دو و میدانی
سه گام
فرهنگ فارسی هوشیار
(صفت) منسوب به میدان: کپنک پوشکان میدانی درکمین تواند میدانی ک (ضیا ء اصفهانی)
لغت نامه دهخدا
میدانی. [م َ / م ِ] (اِ) کسی که در پیشاپیش امیر و یا وزیر حرکت کند و القاب او را اعلام نماید. (ناظم الاطباء). معرف. مرتبه دار.
میدانی. [م َ / م ِ] (اِخ) ابوالفضل احمدبن محمد... رجوع به ابوالفضل احمدبن محمدبن احمد شود.
میدانی. [م َ / م ِ] (ص نسبی) منسوب است به میدان و آن محله ای است به نیشابور. (یادداشت مؤلف). منسوب است به میدان زیاد نیشابور. (از انساب سمعانی). || منسوب است به میدان که محله ای است در اصفهان. (از انساب سمعانی).
واژه پیشنهادی
تارتان
معادل ابجد
1060